تولد ۶ سالگیه محمد در مهد توحید.یادش بخیر عزیزم هیچ واکنشی نشون نمیدادی نه شمع فوت کردی و نه فشفشع د
بدون عنوان
دوقلوهای من در 20 روزگی
بدون عنوان
بدون عنوان
عید نوروز سال 93و سفره هفت سین کار دست محمد و بابا و مامان
عزیزم تولدت مبارک
خدایا شکر به خاطر همه ی نعمت های خوبت. چقدر احساس خوشبختی میکنم و چقدر امشب حالم خوبه امروز تولد محمدم بود پسر حبه نباتم دیگه ماشاالله داره یواش یواش مرد میشه امروز پسرم 4 ساله شد انگار همین دیروز بود که تاتی تاتی راه میرفت یادش بخیر وقتی دندون درآورد چقدر ذوق کردم ......وای پسرم لحظه به لحظه زندگیم قشنگه وقتی پیش تو بابایی باشم شما دوتا دوست داشتنی ترین آدمای دنیا هستید عزیزم امسال تولدت مصادف بود با شهادت امام مظلوم امام رضا علیه السلام به همین دلیل برات جشن نگرفتم اما بهت قول میدم با 2 یا 3 روز تاخیر تو ماه با شکوه ربیع حتما برات جشن میگیرم یه جشن پر از بادکنک های رنگارنگ یه کیک خوشمزه با کلی دسر و خوراکی البته امشب یه جشن کوچیک ...
اولین لالایی که برای محمد خوندم
وقتی به دنیا اومدی و تو رو با خودم بردم خونه شب اول از ترس تا صبح نتونستم بخوابم با بهت و حیرت نگات میکردم هنوز باورت نکرده بودم باور نکرده بودم که تو متعلق به من هستی باور نکرده بودم که مادر شدم ترس تمام وجودم رو گرفته بود میترسیدم بخوابم و تو گریه کنی و من متوجه نشم یا اینکه تو خواب برات یه اتفاق بیفته با همه اضطرابم آروم بغلت کردم و شروع کردم باهات صحبت کنم اون شب تا طلوع سپیده باهات صحبت کردم برات از دنیایی گفتم که تازه پا بهش گذاشته بودی برات از مردی ها و نامردی ها گفتم برات از فرشته و اهریمن گفتم بهت گفتم هواستو جمع کن تو آسمونی هستی بپا یه وقت زمینی ها زمین نکشنت نه مهرشونو باور کن نه بی مهریاشونو هواستو جمع هول...
نویسنده :
مامان محمد
16:20
وقتی محمد عصبانی میشه
پسر گلم شما از کارتون فوتبالیست ها خیلی خوشت میاد چند روز پیش وقتی داشتی فوتبالیست هارو میدیدی من صدات کردم که بیا اتاقتو مرتب کن شما اومدی اتاق و گفتی دارم کارتون میبینم بعدا میام اتاقمو مرتب میکنم منم قبول کردم بعد چشمت افتاد به اسباب بازیات و شروع کردی باهاشون بازی کنی و کلا فوتبالیستا یادت رفت چند دقیقه که بازی کردی یهو یادت افتاد بدو بدو اومدی جلوی تلوزیون ولی تا اومدی فوتبالیستا تموم شد بعد با عصبانیت اومدی پیش من و گفتی راحت شدی حواس منو پرت کردی فوتبالیستا تموم شد بعد شروع کردی به گریه کردن و گفتی دیگه باهات قهرم هیچ وقتم آشتی نمیکنم من گفتم چرا بعدا با هام آشتی میکنی بعدش میگی گولت زدم تو با گریه گفتی قهر قهرم هیچ وقتم گولت نمیزنم ...
نویسنده :
مامان محمد
11:46